SEARCH
You are in browse mode. You must login to use MEMORY

   Log in to start

level: Level 1

Questions and Answers List

level questions: Level 1

QuestionAnswer
ولم کنید؛هولم کردیدQuit making' me rush
ترک کنQuit
بیشترابجو بیار! اکنونBring more ale! Now
تکون خوردنtwitching
چطور قرار است شما را بزنیدHow're you supposed to hit you
فرض کنیدsuppose
دعوا ادامه دارهThe fight's on, moron
مورونmoron
خِرخِره ـتُ میجویمI'll bite right through your arteries
شریان هاarteries
من آن زبان تکان دهنده را درست به داخل عقب جمجمه می زنم.I'll knock that wagging tongue right back into your skull.
جمجمهskull
اراذل و اوباشthugs
راهزنانbandits
آیا خودتان اینقدر پر از خودتان نباشید ،تو بچه دما غوDon't be so full of yourself, you sniveling brat
دماغوsniveling
طفلbrat
می تونی بری؟Can you get going?
چکسی را فکر می کنی : داری با او صحبت می کنی ؟Who do you think , you're talking' to—
فکر می کنی با کی صحبت می کنی؟Who do you think , you're talking' to?
سرنوشتfate
تیوپ نجاتLife Preserve
صاف کردنstraighten
سنجابsquirrel
این توده سنگین چیستWhat's this heavy-looking lump
تودهlump
تحویلش بدهhand it over.
شاگردpupil
بعد از اینکه گذاشتینش تو جایگاه میتونید برین .After you bind him to the post you are free to go
بستنbind
با اون کوله های غول پیکرWith those gigantic shackles
پا بندshackles
سپس به معاون فرمانده اطلاع خواهیم دادWe shall inform the vice-commander, then
پس به معاون فرمانده اطلاع خواهیم داد.We shall inform the vice-commander, then.
معاون فرماندهvice-commander
معاونvice
علاوه بر این ، به نگهبانان دستور دهید که ترک کنند.Further, instruct the guards to leave.
آموزشinstruct
چادرtent
علاوه بر این ، به نگهبانان دستور دهید تا این خیمه را ترک کنند تا زمانی که دستور دیگری ندهم.Further, instruct the guards to leave this tent until I order otherwise.
طور دیگرotherwise
شما جرات می کنید بگویید که نمی توانید از دستور من پیروی کنید.You dare say you cannot follow my order.
جراتdare
ژانویهJanuary
به من بگویید فرمانده عالی چه کسی استTell me, who is the Supreme Commander
فرمانده عالیSupreme Commander
عالیSupreme
من عمیقاً پشیمان هستم که از اختیارات خود بیشتر صحبت کردمI deeply regret speaking out of turn
پشیمان شدن. پشیمانیregret
من عمیقاً پشیمان هستم که بیشتر از حدام صحبت کردمI deeply regret speaking out of turn
گفتن چیزی که نباید گفته بودیspeaking out of turn
همینطور که اینو تو مغزت فرو میکنی ، برو بیرونAs long as you bear this in mind. Leave
این را در ذهن داشته باشید.bear this in mind.
به عنوان یکی از اعضای دادگاه عالیas one of the grand tribunal's junior members
بودن یا تبدیل شدن به وظیفه یا شغل کسیfalls to someone
"این به عنوان یکی از اعضای دادگاه عالی دیوان عالی به عهده من است تا چند سؤال ساده از شما بپرسم"it falls to me , as one of the grand tribunal's junior members to ask you a few simple questions.
دادگاهtribunal
چرا می خندی ، ترسو ؟!Why do you laugh, cur ?!
ادم پستcur
اوه ، من فقط فکر می کردم که من بدترین شانس را با خدا و از مزخرفات دارم.Oh, I was just thinking that I have the worst luck with God and things of that ilk.
توهین به مقدسات. من به شما اجازه نمی دهم که مرتباً مرتکب کفر شویدBlasphemy. I shan't allow you blaspheme a second time
مزدورmercenarie
نخبهelite
یک نیروی نظامی نخبه که پیروزی های بی شماری را به دست آوردAn elite military force that won countless victories
دلاوریprowess
بی همتاpeerless
قدرت نظامی آنها گفته می شود که بی همتا بودtheir military prowess was said to be peerless
اما طی طرح توطئه به خاندان سلطنتی ،تبدیل شدند به فراریهای تحت تعقیب"But they plotted treason against the royal family, becoming wanted fugitives"
خیانتtreason
فراریانfugitives
دلقکclown
معبدtemple
پوشیدنput on
خزیدنcrawl
آجرbrick
مگس کشswatter
مستقلindependent